خلاصه داستان : داستان انیمیشن کوتاه Popeye the Sailor Meets Sindbad the Sailor در رابطه با ملوان زبل و سندباد می باشد که یکی از بزرگترین نبردهایشان را پیش رو دارند و …

خلاصه داستان :ملوان زبل به همراه الیو به شهری می روند که در آنجا بلوتو به انجام کارهای جادویی و تردستی مشغول است. او الیو را همانند یک مار خوش خط و خال هیپنوتیزم کرده وتنش لباسی فانتزی کرده، ملوان زبل را تبدیل به یک میمون و خودش را نیز تحت عنوان بورژواز بزرگ معرفی می کند و بر روی تختی از میخ دراز می کشد . . . .

خلاصه داستان :الیو یک مرکز خدمات راه اندازی می کند. ژنرال که از آنجا رد می شد از او میخواد که باد لاستیک ماشینش را تنظیم کند و خودش برای گرفتن سیگار به مغازه می رود. اما بچه ها که 24 ساعت تنبیه بودند برای کمک می آیند اما اول لاستیک و بعدش کل ماشین داغون می شود و کاری هم از دست ملوان زبل برنمیاید تا اینکه . . .

خلاصه داستان :ملوان زبل الیو را به یک فستیوال سرگرمی و پارک بازی می برد و دوباره با بلوتو بر سر تصاحب الیو درگیر می شوند. . . .

خلاصه داستان :ملوان زبل و الیو به یک مسابقه سوارکاری می روند، جایی که بلوتو نیز در آنجاست. الیو تحت تاثر بدلکاری های بلوتو قرار میگیرد و بسیار از این حرکات جوری طراحی شده تا ملوان زبل را بد جلوه دهد. اما یک اسب چموش که تا به حال به هیچ کسی سواری نداده است فرصت مناسبی برای ملوان زبل است تا خودش را اثبات کند.

خلاصه داستان :ملوان زبل و الیو در حال غذا دادن یه سنجاب ها در پارک هستند و در همین حین مردی پولدار و سلطنتی که البته همان بلوتوست، با جادو و تردستی الیو را می دزد. ملوان زبل هم که با یک سیگار انفجاری و شعبده های دیگر گول می خورد. اما . . .

خلاصه داستان :الیو که یک نقشه گنج غرق شده دارد قصد دارد به همراه ملوان زبل به زیر اب رفته و گنج را پیدا کند، غافل از اینکه پلوتو دوباره برای آنها نقشه های شومی کشیده است.

خلاصه داستان :در این قسمت ملوان زبل و الیو سوار بر یک تخته شناور به جزیره ای می رسند که در آنجا پلوتو "رابینسون کروزئه" است. او که منتظر موقعیتی برای شکستن رابطه آن دو است، نامه ای جعلی درست میکند و میهمانی دروغین ترتیب می دهد. الیو که بیشتر از عشق به غذا احتیاج دارد . . .

خلاصه داستان :ملوان زبل و الیو تعطیلات زمستانی خود را در دریاچه پلاستر نیویورک می گذرانند. ملوان زبل میخواهد به الیو اسکی رو یخ یاد بدهد اما زیاد در این کار خوب نیست. تا اینکه الیو گول مربی اسکی که همان بلوتو است را می خوردو زمانیکه بلوتو الیو را به بالای تپه می برد و رهایش میکند الیو تقاضای کمک کرده و . . .